هر کس می تواند به معلمی که در زندگی خود تغییر ایجاد کرده است ، و همچنین به معلمی که زندگی را برای مدت کوتاهی بدبخت کرده است ، اشاره کند. چرا؟ زیرا رابطه معلم و دانش آموز در قلب آموزش است. همانطور که ریتا پیرسون در سخنرانی مشهور خود در TED خاطرنشان کرد: "بچه ها از کسی که دوست ندارند یاد نمی گیرند."

اما رابطه مثبت معلم و دانش آموز چیست؟ در اینجا چند نمونه بر اساس تحقیقات وجود دارد که هم از معلمان و هم از دانش آموزان می پرسد چه چیزی این رابطه را بسیار خاص می کند:

 

برای معلمان: به گفته مربیان ، رابطه مثبت با دانش آموز نزدیک و حمایتی است ، اما بیش از حد وابسته نیست. معلمی که به دانش آموزان خود اهمیت می دهد ، معتقد است که هر کودکی می تواند یاد بگیرد ، اما متفاوت و با نرخ های مختلف ، انتظارات زیادی را مطرح می کند ، گرم و قابل اعتماد است و می کوشد تا رابطه بدون تعارض حفظ شود. او همچنین از شوخ طبعی استفاده می کند و اشتباهات را می پذیرد ، مرزهای مشخصی تعیین می کند ، و باز ، صادق و نزدیک است.

برای دانش آموزان: دانش آموزان به محققان گفتند که معلمان خوب به زندگی دانش آموزان گوش می دهند و علاقه شخصی دارند. آنها احترام می گذارند ، به فردیت هر دانش آموز اهمیت می دهند و مهربان و مودب هستند. یک معلم دلسوز بازخورد صادقانه اما مهربان می دهد و شانس دوم را ارائه می دهد. آنها به دانش آموزان در تکالیف مدرسه کمک می کنند ، کلاس را به خوبی اداره می کنند و شاید مهمتر از همه ، آنها برنامه های سرگرم کننده ای را برنامه ریزی می کنند.

برای تحصیلات عالی: در سطح کالج ، دانشجویان اساتیدی را ترجیح می دهند که نزدیک باشند - آنها در محوطه دانشگاه می گویند "سلام" ، اغلب لبخند می زنند و بعد از کلاس می مانند تا با دانش آموزان صحبت کنند. آنها همچنین انتظارات زیادی دارند ، منصف ، صادق ، قابل اعتماد ، محترم ، باز ، حامی و تشویق کننده هستند.
"هسته اصلی آموزش و پرورش رابطه معلم و دانش آموز است و میزان ارتباط آن با اشتیاق کودک به اهمیت در جهان و اشتیاق معلم برای پرورش و تحقق این خواسته."